.
باز دلم خون شد و چشمم گریست / آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین / جوش زند خون حسین از زمین
.
باز دلم خون شد و چشمم گریست / آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین / جوش زند خون حسین از زمین
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد / دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند / که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید / به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد
چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام / خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام
گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد / قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام
جابرا اشک فشان ناله بزن زمزمه کن / گریه با فاطمه از داغ بنی فاطمه کن
در حریم پسر فاطمه یاد از همه کن / روی از گوشة گودال سوی علقمه کن
گوش کن بانگ جرس از دل صحرا آید
ناله ای سخت جگر سوز و غم افزا آید
پیشباز اسرا دختر زهرا آید
به گمانم ز سفر زینب کبرا آید
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد / دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید / همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
.
بار بگشایید اینجا کربلاست / آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست / هر طرف غوغایی از غم ها به پاست
تعداد صفحات : 5